حیف نون دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده روی دوشش، داشته میبرده بالای ساختمون. صاحبکارش بهش می گه: تو که فرغون داری، چرا این ها رو می گذاری روی کولت؟! حیف نون می گه: اون دفعه با فرغون بردم، چرخش پشتم رو اذیت میکرد !
حیف نون دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده روی دوشش، داشته میبرده بالای ساختمون. صاحبکارش بهش می گه: تو که فرغون داری، چرا این ها رو می گذاری روی کولت؟! حیف نون می گه: اون دفعه با فرغون بردم، چرخش پشتم رو اذیت میکرد !